همه ما چه آنهایی که در کلانشهرها زندگی میکنند و چه آنهایی که در روستاها و مناطق دورافتاده چنین مواردی را تجربه کردهایم که در کوچه و خیابان گیر افرادی افتادهایم که چون قدرت یا ثروت دارند صدایشان را بالا میبرند و خود را برحق میدانند، از جای پارک گرفته تا کرایه تاکسیهای نامتعارف، عدم رسیدگی به پروندههای اداری و کارهای بانکی و هزاران مورد دیگر. خیلیها به دلیل مشغلههای زندگی و کاری در مواجهه با چنین مواردی بعد از کلی داد و فریاد و به نتیجه نرسیدن، راه خود را میگیرند و میروند و آن فرد به اصطلاح ناحق همچنان به زورگویی و بیقانونیهای خود ادامه میدهد.
اما در کنار این دسته از شهروندان، افراد اندکی هم هستند که در برابر ناهنجاری و بیاخلاقی و زورگوییهای جاهطلبان قدرت و ثروت سکوت نمیکنند، حرفهایشان را میزنند ولو اینکه اثری نداشته باشد چرا که معتقند؛ گناه بیگناه کم از گناهکار نیست و نباید سکوت کرد.
به لحاظ روانشناسی طرح شکایت و بازخورد آن نه تنها در فرد شاکی اثربخش است حتی در فرد خطاکار برای بهبود در رفتار و عملکردش نیز موثر خواهد بود، شاکی بعد از دیدن بازخورد شکایتش انگیزه یافته و به عنوان شهروند قانونمدار مسئولیت بیشتری در برابر رعایت قوانین و حقوق شهروندی احساس کرده و این مهم را بین دوستان، همکاران و خانواده خود ترویج میدهد و با طرح بازخورد شکایت خود به عنوان نمونه عینی، انگیزه بیشتری در افراد خاکستری ایجاد میکند از آن سو، فرد خاطی نیز میداند که همیشه نمیتواند به خواسته خود جولان دهد و افراد قانونمداری هستند که در برابر او میایستند.
یک روایت، یک بازخورد
به یک نمونه عینی در این ارتباط اشاره می کنیم؛ اینها همه شکوایههای یک شهروند تهرانی است، می گوید: رفتارهای خارج از عُرف و پارک خودروها در مقابل کافیشاپی به اصطلاح معروف و مطرحی در منطقه ۶ شهر تهران، صدای شهروندان آن محدوده را در آورده بود و سکوت همه باعث شده بود تا صاحب این واحد صنفی هر روز با قدرت بیشتری در برابر شهروندان عرض اندام کند.
چندی پیش با قلدرمابی اجازه پارک به هیچ خودرویی را نمیداد؛ گمان می کرد چون مسئول کافی شاپ مطرح و بزرگی است و پول دارد، می تواند کوچه و خیابان اطراف را هم بخرد، با پرخاشگری میگفت: حق ندارید اینجا پارک کنید بروید جای دیگر، این همه خیابان و کوچه چرا جلوی کافیشاپ من.
اینجا خیابانی هشت متری است در مرکز و منطقه ۶ شهر تهران، مرکزی شهری که از ساعت هفت صبح به بعد دیگر جای پارک پیدا نمیشود و باید آنقدر بچرخی تا شاید اندک جایی پیدا کنی تا بتوانی به زور ماشینت را جای دهی. بسیاری از کارمندان بانک ها و موسسات و سازمان ها، خودروهای خود را در همین محدوده ها پارک می کنند. از قضا من هم خودری خود را در کوچه بن بست و کم عرض در یک لاینی که همه خودروها پارک کرده بودند، پارک کردم، زمان بازگشت به خانه وقتی سراغ خودروی خود رفتم، دیدم ۲ خودرو در لاین مخالفی که خودروها پارک کرده اند، پارک شده، دقیقا رو به روی کافی شاپی به اصطلاح معروف. داخل کافی شاپ رفته و نسبت به این داستان معترض شدم، کافی شاپ دار با گستاخی و پرخاشگری گفت بروید جای دیگر پارک کنید، این جا کسی حق ندارد خودرو پارک کند.
با ۱۱۰ تماس گرفتم اما خبری نشد در حد یک پیامک که تماس شما با کد پیگیری…. و کد شناسایی… در سامانه پلیس ۱۱۰ ثبت گردید و همین. ۴۵ دقیقه معطل شدم تا کافیشاپ دار خودروهایش را از جلوی محل کسبش بردارد، در حالی که استرس داشتم و فرزندانم در خانه تنها بودند اما برای او اصلا اهمیتی نداشت.
این در حالی است که به گفته برخی از کسبه کار این فرد همیشه همین بوده که با پارک خودروهایش در مقابل کافی شاپ جلوی پارک سایر خودروها را بگیرد، اگر آتش نشانی یا اورژانس لازم باشد وارد کوچه شود قطعا به مشکل برخورد خواهد کرد از طرف دیگر پنجشنبه و جمعه ها این جا پاتوق دختران و پسران جوانی است که آرامش را از اهالی و همسایه ها گرفته ضمن اینکه موارد اخلاقی در این مکان رعایت نمی شود.
می دانم که تمام این شکایت ها نتیجه ای ندارد و آن فرد چون پول و قدرت دارد همچنان به کار خود ادامه میدهد، می دانم کسی نیست این مسائل را جدی بگیرد و پیگیر مسائل ما باشد اما من این حرف ها را می زنم شاید گوش شنوایی پیدا شود.
این شهروند این حرف ها را می زند و ناامیدانه خداحافظی میکند، اینکه به او و حقوق شهروندیاش توهین شده و فرد خاطی اقدامات غیرقانونی در محل کسبش انجام می دهد او را آزردهخاطر کرده است و از همه این ها فراتر ناامیدی از اینکه کسی صدایش را نمیشنود.
در نهایت سردار محمدعلی نوروزی، رئیس پلیس نظارت بر اماکن عمومی فراجا درخواست این شهروند را شنید، به فوریت پیگیری و بازخورد آن را اعلام کرد. این کافی شاپ با بررسی میدانی پلیس و به دستور دستگاه قضائی پلمب شد. شهروندی که روز گذشته ناامیدانه همه این مسائل را مطرح کرد از این بازخورد خوشحال و راضی بود و می گفت: باورش نمی شود که حرف هایش شنیده شده و گوش شنوایی وجود دارد. می گفت از این پس از کنار مسائل به راحتی عبور نخواهم کرد و مسائلی پیش آمده را در حد توان پیگیری میکنم.
بازخورد شکایت حال مردم را خوب میکند
دکتر «مجید صفارینیا» رییس انجمن روانشناسی اجتماعی در گفت گو با خبرنگار پایگاه خبری فرا وحدت به بحث روانشناسی دریافت بازخورد دغدغه و نگرانی و شکایت مردم در ابعاد مختلف پرداخت و گفت: نظریهای در علم روانشناسی اجتماعی وجود دارد به نام “واکنش روانی” براساس این نظریه چنانچه آزادی افراد دچار محدودیت شود و مطالبات برحق آنها محقق نشود از نظر روانشناختی دچار اضطراب، نگرانی، حس ناکامی و محرومیت میشوند.
حال مردم خوب میشود اگر بستری برای بیان شکایت و بازخورد آن فراهم شود.
وی ادامه میدهد: وقتی مردم با مشکل، محدودیت و انتظاری رو به رو میشوند اما آنچه درست است؛ اتفاق نمیافتد، حق شان به اصطلاح خورده میشود، یک محصولی خدمات پس از فروش مطلوب ارائه نمیدهد، دچار نگرانی و ناامیدی میشوند اما وقتی مردم بتوانند در قالب کارزارهای اعتراضی یا در قالب مراجعه به نهادهای مسئول اعم از سازمان تعزیرات یا از طریق رسانهها، شکایت خود را مطرح و بازخورد آن را دریافت کنند، سبب احساس خوب در آنها نسبت به رویدادهای اجتماعی و فعالیتهای اجتماعی و حال روانشناختی خوب در آنها میشود.
این رواشناس اجتماعی اضافه میکند: یکی از راه های خیلی ساده و کوتاه مدت برای بالا بردن سلامت روان شناختی و سلامت اجتماعی جامعه این است که ما به مشکلات اجتماعی و اعتراضها؛ اجازه بروز و ظهور دهیم و فضاهایی برای بروز آنها طراحی کنیم، اگر بگوییم حاکمیت ۲۰ کار مهم برای بالابردن سرمایه اجتماعی و حال خوب مردم انجام دهد، همین رسیدگی به درخواست و دادخواستهای مردمی است.
صفارینیا تاکید میکند: باید موضوعات و دغدغه های مردمی در شبکههای اجتماعی نیز رصد شده و براساس نظریه “واکنش روانی” به خوب شدن حال مردم کمک شود تا آنها با دریافت بازخورد شکایات و مسائل خود، احساس بهتری نسبت به مدیران دستگاه حاکمیت داشته باشند.
وی همچنین به نقش رسانهها در این زمینه اشاره کرده و میگوید: خود رسانه نقش بسیار مهمی در این زمینه دارد، باید از مردم دلجویی کرده و رسانه، خود را در دل مردم جای دهد تا مردم در بستر اعتماد، دغدغه های خود را به رسانه اعلام و بازخورد آن را از همان رسانه دریافت کنند. از این طریق رسانه ها اقتدار خود را باز یافته و اجازه ورود به رسانههای بیگانه را نمیدهد تا مردم دغدغه های خود را به این رسانهها بازگو کنند چرا که میدانند رسانه های داخلی قابل اعتماد و پیگیر مسائل مردمی است و از این طریق رسانههای داخلی مامن امنی برای تخلیه روانی شهروندان خواهند بود.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰